شرح حال امیر المؤمنین در شب نوزده رمضان
شیر را در چشم اهل روضه بیمقدار کرد با کمی نان و نمک شیر خُدا افطار کرد از سر سفره پس از صرف سه لقمه پا کشید لب نزد دیگر؛ اگرچه دخترش اصرار کرد باطناً میسوخت امّا ظاهراً خاموش بود دود آهـش آسـمان کـوفـیان را تـار کرد در حیات خانه هِی چرخید و با حالی غریب زیر لب آیـات استـرجاع را تکرار کرد چارده قرن است و جز زهرا نمیداند کسی قاتل خود را چرا از خواب خوش بیدار کرد؟ بعد از آن ضربت اگر(فُزتُ وَ ربّ الکعبه) گفت یادِ زهـرا سوختن بین در و دیوار کرد ضربۀ شمشیر زهرآلوده طوری بود که مَرد، یاد از داغی و از تیزی مسمار کرد قـاتل اصلی حـیدر دست نحسی بود که لالهزار وحی را با شعله آتش زار کرد |